��پرسش های یک یادگیرنده مستقل از خود: )در سنجش به مثابه یادگیری(
�� هدف از یادگیری این مفهوم یا مهارت چیست؟
��من در مورد این موضوع چه می دانم.
�� کدام یک از روش هایی که بلد هستم به من بهتر کمک می کند.؟
�� آیا من به واقع در حال درک این مفاهیم هستم؟
��معیارهایی که براساس آن ها بتوانم کارم را توسعه دهم کدامند؟
�� آیا به هدف مورد نظر رسیدم؟
�� وظیفه معلم : )در سنجش به مثابه یادگیری(
1-آموزش روش هایی برای سنجش فردی. مثال�� تهیه ی نقشه ی مفهومی درس
2-تهیه مثال هایی از کارهای با کیفیت.
3-تهیه ی معیار های یک کار کیفی با دانش آموزان.
4-شناسایی و اعالم مواردی که حاکی از عدم یقین است. مثال�� کار گروهی برای اطمینان از این که درک اتفاق افتاده است.
 مثال�� طراحی پرسش های امتحانی برای گروه دیگر 
 مثال�� طراحی معیار های کنترل کیفیت کار )برای خودسنجی(
5-فراهم کردن فرصت هایی برای تمرین خودسنجی.
6 -بازخورد توصیفی به خود) اعتماد به بنفس( مثال�� معلم امتحان می گیرد دانش آموز برگ خودش را تصحیح می کند و بازخورد توصیفی به خودش می دهد.
7-ایجاد محیط امنی که به دانش آموزان امکان ریسک کردن ،اشتباه کردن و بیان اشتباهات را بدهد.
8-اطمینان به دریافت کمک از معلم
�� به زبان دیگر:
دانش آموزان تمایل دارند به انجام فعالیت های ریسکی و چالشی که باعث آشکار شدن شیوه ی تفکرشان می شود ، پس الزم است 
بر روی موارد زیر کار شود:
�� دانش آموزان باید درک کند که در مراحل رشد ، شکست یک امر طبیعی است.
�� این شکست نباید تکرار شود و شناخت علل شکست همان موفقیت است.
�� با مشارکت دادن دانش آموزان در سنجش خود و ثبت نتایج موارد فوق را آموزش دهید.